مرزبانی در ایران در ابتدای تشکیل مرزها، کاری مردمی بود. در آن زمان مردمان قبایل، عشایر و روستاها به مرزبانی مرزهای ایرانی اشتغال داشتند تا این که با تشکیل ارتش واحد در ایران از حدود سال ۱۳۰۷، این کار به عهده یگانهای نظامی گذاشته شد.
به گزارش ایسنا، روزنو نوشت: دیگر شمارش از دست در رفته است. خبر شهادت مرزبانان آن هم در مرزهای جنوب شرقی کشور در فواصل کوتاهی مخابره میشود. نیروهایی که خیلی از آنها سربازان جوانی هستند که حتی به سختی پشت لبهایشان سبز شده است.
با وجود خطرات فراوان در مرزهای کشور به نظر بسیاری نه تنها تجهیزات برای مقابله با این میزان خطر در مناطق مرزی کم است، که شاهد استفاده از نیروهای غیرحرفهای چون سربازان هستیم که در اغلب حوادث مرگبار اخیر مرزی نام و تصاویرشان پررنگ بوده است
دیروز در بحبوحه خبرهای مربوط به حمله اسرائیل و شهادت چهار تن از نیروهای پدافند ارتش، خبر شوکهکننده شهادت ۱۰ مرزبان در حمله تروریستی گروه جیشالعدل در گوهرکوه خاش این سوال را در ذهن بسیاری تقویت کرد که در مرزهای شرقی چه میگذرد که با مخابره مداوم شهادت نیروهای مرزبانی، به جنگی تمام عیار و حتی سهمگین شبیه شده است؟
چرا این تلفات هر روز بیشتر میشود و وزارت کشور برای کاهش آن راهکاری فوری و جامع ارائه نمیدهد؟
نگاهی به شرایط اخیر مرزهای کشور به ویژه مرزهای جنوب شرقی نشان میدهد سطح درگیری و تنشها افزایش قابلتوجهی داشته و در فواصل زمانی کوتاه، شهادت تعدادی از جوانان کشور کام همگان را تلخ کرده است. گرچه از دیرباز مرزهای جنوب شرقی با توجه به فعالیت گروههای تروریستی شرایطی خطیر و پرتنش را تجربه کرده، اما جانباختن مظلومانه جوانان کشور در درگیریهای متعدد، نگرانیها برای برقراری امنیت در این مناطق را بیشتر کرده است.
هرازگاهی خبرهای شهادت مرزبانان و نیروهای حافظ امنیت ایران در شهرهای مرزی هر از گاهی در رسانهها منتشر میشود. دیروز صفحه وزرات کشور در پیامرسان ایکس نوشت: «در پی شهادت ۱۰ نفر از نیروهای مرزبانی در محور مواصلاتی گوهرکوه شهرستان تفتان، وزیر کشور تیمی متشکل از فرماندهان انتظامی و مقامات وزارت کشور را سریعاً مأمور بررسی ابعاد این حادثه کرد».
رسانهها هم نوشتند که در این حمله سرنشینان ۲ گشت خودروی پلیس هدف قرار داده شدند، اما جزئیات بیشتری از این حمله که ساعاتی بعد از حمله هوایی اسرائیل به ایران و در حدود ۱۲۰۰ کیلومتری جنوب شرقی پایتخت رخ داده، مخابره نشد. با این حال نیروی انتظامی فهرست ماموران جانباخته در این حمله را که شامل ۴ سرباز و ۶ پایور بودند رسانهای کرد.
ساعاتی بعد اما مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی کشور درباره حمله ناجوانمردانه به عواملِ دو واحدِ گشت انتظامی در تفتان اطلاعیهای صادر کرد.
دیروز در بحبوحه خبرهای مربوط به حمله اسرائیل و شهادت چهار تن از نیروهای پدافند ارتش، خبر شوکهکننده شهادت ۱۰ مرزبان در حمله تروریستی گروه جیشالعدل در گوهرکوه خاش این سوال را در ذهن بسیاری تقویت کرد که در مرزهای شرقی چه میگذرد که با مخابره مداوم شهادت نیروهای مرزبانی، به جنگی تمام عیار و حتی سهمگین شبیه شده است؟
در اطلاعیه دیروز پلیس آمده است: «ساعاتی قبل و در پیِ تماسهای تلفنیِ مردمی با مرکز فوریتهای ۱۱۰، دو واحد گشت انتظامی برای ارائه خدمت به شهروندان در محلهایِ مورد نظر حاضر میشوند. این دو واحد، در مسیر برگشت به پاسگاه انتظامی، در کمین جنایتکارانِ تروریست قرارگرفته و طیِ این درگیری ۱۰ نفر از کارکنان انتظامی و سربازان وظیفه پاسگاه انتظامی گوهرکوه شهرستان تفتان را به شهادت رساندند».
شمار بالای شهادت مرزبانان
این نخستین حمله گروه تروریستی جیش العدل در روزهای اخیر نیست. در میانه مهرماه نیز با بالا گرفتن تنشها میان ایران و اسرائیل، ۳ مامور در استان سیستان و بلوچستان از سوی این گروه به شهادت رسیدند.
ایران بیش از ۶هزار کیلومتر با کشورهای ترکیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، پاکستان، عراق، افغانستان و ارمنستان مرز زمینی دارد که در این میان مرز افغانستان با ۹۳۶ کیلومتر و پاکستان با ۹۰۹ کیلومتر بیشترین میزان درگیری و شهادت ماموران مرزی را سالهای اخیر به خود اختصاص داده است. این درگیریها از دو سمت قاچاقچیان و گروههای تروریستی مثل جیش العدل و … بوده و شمار زیادی از هموطنان مرزبانمان، شامل سربازان وظیفه به شهادت رسیدهاند.
هرچند تاکنون آمار جامعی از شهدای نقاط مرزی اعلام نشده، اما بررسیهای سایت فراز نشان میدهد که از ابتدای سال تا نیمه مهرماه دستکم ۱۰ مرزبان در هنگهای مرزی در جریان درگیری با گروههای تروریستی و اشرار مسلح به شهادت رسیدند. همچنین دو نیروی یگان تکاوری استان سیستان و بلوچستان نیز در حمله تروریستی شهید شدهاند. اوایل شهریور نیز رییس اداره آگاهی شهرستان خاش در حمله تروریستی به شهادت رسید که به این آمار باید شهادت ۱۰ مامور دیگر را هم افزود. به این ترتیب از ابتدای امسال دستکم ۲۳ تن از نیروهای حافظ امنیت ایران در مرزهای شرقی به شهادت رسیدهاند.
چه وظایفی دارند؟
بیش از ۲۰۰ سال است که وضعیت مرزها در جهان مشخص شده و کشورها خود را ملزم به رعایت آن میدانند. با این وجود این مرزها با وجود اشرار و قاچاقچیان و گروههای تروریستی نیازمند مراقبت دایمی هستند.
در مرزهای شرقی چه میگذرد که با مخابره مداوم شهادت نیروهای مرزبانی، به جنگی تمام عیار و حتی سهمگین شبیه شده است؟چرا این تلفات هر روز بیشتر میشود و وزارت کشور برای کاهش آن راهکاری فوری و جامع ارائه نمیدهد؟
مرزبانی در ایران در ابتدای تشکیل مرزها، کاری مردمی بود. در آن زمان مردمان قبایل، عشایر و روستاها به مرزبانی مرزهای ایرانی اشتغال داشتند تا این که با تشکیل ارتش واحد در ایران از حدود سال ۱۳۰۷، این کار به عهده یگانهای نظامی گذاشته شد.
سال ۱۳۲۰ واحد اطلاعات ژاندارمری توسط افسرانی به نام کلانتران مرز، مرزبانی کشور را در دست گرفت، اما پنج سال بعد اداره مرزبانی زیر نظر وزارت کشور تاسیس و مرزبانی جزو وظایف این وزارت شد.
در تاریخ حدود صد ساله مرزبانی در ایران، این کار ماهیتی امنیتی ـ نظامی داشته و از این رو به تناوب وزارت کشور و نیروهای نظامی متصدی این کار بودهاند و در حال حاضر هم که نیروی انتظامی متصدی این کار است.
نخستین وظیفه هر مرزبان این است که عبور و مرور از مرز را کنترل کند و ضمن تسهیل عبور و مرور مجاز، مانع رفت و آمدهای غیرمجاز شود.
مسئولیت دیگر مرزبانان این است که علاوه بر منع عبور افراد غیرمجاز، مانع انتقال کالاهای غیرمجاز (قاچاق یا کالای ذاتا غیرمجاز مثل مواد مخدر) شوند. در عین حال حراست از مرزهای کشور در مقابل تجاوز خارجی و جمعآوری اطلاعات از وضع نیروهای خارجی و ارائه آن به مرکز کشور هم از دیگر وظایف مرزبانان است.
در کنار این مسائل میتوان کمک به مرزنشینان برای ارتقای وضع زندگیشان را نیز از وظایف مرزبانی دانست. مرزبانان همچنین، شرایط بازارچههای مرزی، عبور و مرور مرزنشینان و اختلافات احتمالی بر سر آب و زمین کشاورزی را حل و فصل یا به مرکز گزارش میکنند. در کنار این وظایف، گاهی اوقات مسائل بهداشتی هم به عهده مرزبانان است؛ جایی که باید مانع از ورود اتباعی شوند که دچار بیماریهای خاص هستند.
هرچند مرزبانان برای انجام دادن این مجموعه از فعالیتها از امکاناتی استفاده میکنند، اما محرومیتها و خطرات فراوانی را نیز به جان میخرند که باید برای آن فکری کرد.
بعضا نداشتن برق، گاز و تلفن در پاسگاه مرزی که در برخی مناطق با نداشتن آب و لزوم آوردن آب از چشمهها و رودخانههای اطراف همراه است از سختیهای کار مرزبانی است.
بدی آب و هوا به شکل گرما در مناطق جنوبی و شرقی و سرما در مناطق غربی و شمال غربی در کنار لزوم مبارزه با اشرار تا بن دندان مسلح، قاچاقچیان حرفهای اسلحه و مواد مخدر و بعضا گروههای تروریستی مرزبانی را کاری سخت و طاقتفرسا کرده است. در این میان به نظر بسیاری نه تنها تجهیزات برای مقابله با این میزان خطر در مناطق مرزی کم است، که شاهد استفاده از نیروهای غیرحرفهای چون سربازان هستیم که در اغلب حوادث مرگبار اخیر مرزی نام و تصاویرشان پررنگ بوده است.
جوانانی با سنین کم در سمتهای سرباز وظیفه و در پایینترین ردههای نظامی و بعضا از مناطق محروم و خانوادههایی کم برخوردار و کمترین توان مقابله با اشرار و گروههای تا دندان مسلح اعزام میشوند و جایگاههای خالی کادر آن مناطق را که کمتر کسی خودخواسته آن را پر میکند، پر میکنند اما دریغا که این نیروهای نابلد که نه انگیزه مقابله دارند و نه در این خصوص آموزش حرفهای دیدهاند، توان مقابله با اشرار را ندارند و نه تنها به امنیت مرزها کمکی نمیکنند که جانهای عزیزشان هم از میان میرود و خانوادههایی داغدار میشوند.
منبع خبر: خبر گزاری ایسناآخرین اخبار,پربازدید ترین اخبار, اخبار روز