پدافند غیرعامل در آموزش سواد رسانه ای در کجا قرار داریم

تهران- ایرناپلاس- این روزها نقش و تاثیر فضای مجازی در زندگی روزمره ما به‌اندازه‌ای است که استفاده اقشار مختلف مردم از آن نیازمند سواد و دانشی مختص این حوزه است. به همین دلیل سواد رسانه‌ای و ضرورت آموزش آن برای استفاده درست از رسانه‌ها بیش از هر مقوله دیگری خودنمایی می‌کند؛ اما پرسش اینجاست که این موضوع تا چه اندازه مورد توجه متولیان در نهادهای فرهنگی و رسانه‌ها قرار گرفته است تا اقدامات تاثیرگذاری داشته باشند؟


به گزارش ایرناپلاس، با افزایش استفاده مردم از رسانه‌ها بحث سواد رسانه‌ای در سال‌های اخیر به یکی از مباحث مهم در حوزه فرهنگ و رسانه تبدیل شده تا جایی که ضرورت توجه و آموزش به این حوزه از دید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پنهان نشده است.
محمدمهدی اسماعیلی با حضور در همایش ‌«پدافند غیرعامل و رسانه‌ پایدار» درباره فضای مجازی و این موضوع گفت: «بیش از اینکه بخواهیم از وضعیت فضای مجازی و تهدیدهای آن صحبت کنیم، باید این فضا را به عنوان یک زمین بازی جدید برای فعالیت‌های آفندی جبهه انقلاب تعریف کنیم. باید از این وضعیت انفعالی عبور کنیم و چنین قابلیت و توانمندی امروز در جبهه انقلاب وجود دارد و سیستم حاکمیتی و بخش‌های مختلف آن از نهادهای حاکمیتی و وزارت فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی گرفته تا سایر نهادها، هنرشان باید تسهیل شرایط بروز استعدادها در این فضا باشد.»


عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: «در حوزه عمومی مهم‌ترین راهکار در حوزه پدافند غیرعاملِ حوزه فرهنگ و رسانه، بحث افزایش سواد رسانه‌ای است، اگر سواد رسانه‌ای به عنوان یک راهکار در دستور کار نهادهای متولی حوزه فرهنگ، هنر ‌و رسانه قرار گیرد، حتما شاهد جهش در فعالیت‌ها خواهیم بود.»


اما توجه و استفاده از سواد رسانه‌ای امروزه چه جایگاهی در میان مراکز فرهنگی و رسانه‌ها دارد؟
جایگاه آن کجاست و افزایش سواد رسانه‌ای چگونه حاصل می‌شود؟
در همین زمینه با حسین امامی مدرس سواد رسانه‌ای و ‌پژوهشگر رسانه‌های نوین و همچنین بهاره نصیری عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت‌وگو کردیم.


ورود بخش خصوصی متخصص به سواد رسانه‌ای
امامی درباره  افزایش سواد رسانه‌ای و جایگاه کنونی آن در میان نهادهای متولی فرهنگ به خبرنگار ایرناپلاس گفت: مقوله سواد رسانه‌ای به‌گونه‌ای است که هر طیف و دیدگاهی حق‌به‌جانب نسبت به آن اظهار نظر می‌کند و به عبارتی اهداف خود را هم دنبال می‌کند. کسی که دوره سواد رسانه‌ای را بخواهد شرکت کند ابتدا با تفکر انتقادی نسبت به برگزارکننده دوره، مدرسان و عناوین درسی که ارائه خواهد شد نگاه می‌کند. بسیاری از این دوره‌های سواد رسانه‌ای و مباحث آنها صرف ارائه مباحث تئوریک، با ایدئولوژی خاص، مثال‌های جهت‌دار و بدون آموزش راهکارهای عملی بی‌طرفانه و منصفانه همراه است. 


به اعتقاد او،‌سواد رسانه‌ای پرداختن صرف به مسائل و اخبار سیاسی نیست؛ بلکه می‌توان به مردم درباره شیوه‌های بازنمایی رسانه‌ای و یا رمزگذاری رسانه‌ای نکاتی را آموخت.
وی افزود:‌ تا کنون تلاش‌هایی از سوی نهادهای فرهنگی برای گسترش سواد رسانه‌ای انجام شده اما از همه ظرفیت‌های آموزشی و فرهنگی باید استفاده کرد. «سواد رسانه‌ای» یک موضوع دولتی و حاکمیتی نیست بلکه باید بخش خصوصی متخصص این حوزه هم وارد شود و مباحث استاندارد دروس سواد رسانه‌ای را برای خانواده‌ها دنبال کند.

ضرورت آموزش مداوم سواد رسانه‌ای
هر ساله برنامه‌ها و نشست‌های مختلفی در حوزه سواد رسانه‌ای در کشور برگزار می‌شود.‌برنامه‌هایی چون نشست‌های انجمن سواد رسانه‌ای در هفته جهانی این مقوله و … ؛ در همین ارتباط این مساله مطرح می‌شود که تاثیر چنین برنامه‌هایی تنها روی کاغذ و تئوریک است یا در فضای مجازی و میان مردم هم نمود پیدا می‌کند؟

امامی در این‌زمینه گفت:رسانه زمان و مکان ندارد؛ همیشه و همه حال و در تنهایی، همدم انسان‌هاست. پس آموزش سواد رسانه‌ای باید مستمر و مداوم باشد. هیچ‌کس با گذراندن یک دوره و یا یک سخنرانی، آدم باسواد رسانه‌ای نمی‌شود. البته برعکس آن هم صادق است؛ یعنی کسی دوره سواد رسانه‌ای را نبیند اما از هوش رسانه‌ای سرشاری برخوردار باشد که در این حوزه مسلط باشد. 


به گفته این مدرس دانشگاه، باید معیارها،‌ مهارت‌ها و سطح آموزش‌های رسانه‌ای را برای سنین مختلف یعنی از خردسالی تا کهنسالی و سالمندی طراحی کنیم. حتی سواد رسانه‌ای می‌تواند برای مشاغل مختلف هم متفاوت باشد. آموزش سواد رسانه‌ای یک خانم خانه‌دار با یک کارمند در برخی موارد متفاوت است. 


این پژوهشگر با اعلام اینکه «نخستین گام در برگزاری نشست‌های مختلف، مخاطب‌شناسی گروه هدف است.» افزود:‌ آنچه که در برنامه‌ها و نشست‌ها و حتی کارگاه‌های مختلف دیده شده، بیانگر این این است که فقط مباحث در باب اهمیت سواد رسانه‌ای است؛ کمتر به مصادیق و راهکارهای عملی پرداخته می‌شود.
به طور نمونه، می‌توانم بگویم در جریان بورس و… سطح سواد اقتصادی مردم به نسبت مطلوب بود چون می‌دانستند برای حفظ ارزش پول خود به سمت سرمایه‌گذاری در بورس بروند و تا حدی با مفهوم بورس و خرید سهام آشنا شده بودند اما  شاید از سطح سواد رسانه‌ای مطلوبی برخوردار نبودند چون به‌راحتی به حرف‌های مسئولان، کارشناسان و پیام‌های رسانه‌ای که برای جلب اعتماد آنها به بورس بیان شده بود،‌ اعتماد کردند.


سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی داشتن
وی درباره گفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر اینکه «مهم‌ترین راهکار پدافند غیرعامل در حوره فرهنگ و رسانه افزایش سواد رسانه‌ای است.» و چگونگی رسیدن به این مهم، گفت: این نگرانی و این راهکار بیشتر به واردات فرهنگ غربی و همچنین تسلط اخبار شبکه‌ها و رسانه‌های خارجی فارسی‌زبان بر افکار عمومی مردم ایران برمی‌گردد.
درست است که سواد رسانه‌ای می‌تواند موجب شود که مردم را نسبت به مسائل آگاه‌تر کند اما از یک مساله نیز نباید غافل شد و آن اینکه مسئولان چه جایگزینی برای آن موارد در کشورمان دارند؟ به طور نمونه در جریان بحث حمله سایبری به سامانه سوخت، رسانه ملی به خوبی واکنش سریع نشان داد و با مردم صادقانه برخورد کرد. 

به گفته او،‌ مردم پنهان‌کاری و دروغ‌گویی را تاب نمی‌آورند. در اینجا صداوسیما توانست مرجعیت رسانه‌ای پیدا کند. مردم به دولت اعتماد کردند که واقعا حمله از سوی بیگانه شده است و دولت قصد و غرضی در گران کردن بنزین ندارد لذا صبوری و بزرگ منشی نشان دادند. 


وی درباره تعریف سواد رسانه‌ای افزود: این نکته را هم باید یادآوری کنم که تعصب داشتن به یک دیدگاه و نگاه منفی داشتن به یک رسانه خاص و کل محتوای آن، سواد رسانه‌ای نیست. اینگونه نیست که یک رسانه همیشه حرف دروغ و یا همیشه حرف راست بزند. ما باید مهارت این را در خود تقویت کنیم که وابستگی به رسانه‌ای خاص نداشته باشیم و با نگاه تفکر انتقادی پیام‌های هر رسانه را درک کنیم. سواد رسانه‌ای به معنای نگاه نکردن و یا استفاده نکردن نیست بلکه سواد رسانه‌ای به ما می‌گوید با دقت نگاه کنید و انتقادی فکر کنید. 

سواد رسانه‌ای و ایجاد راهکارهایی برای حل اقدامات
بهاره نصیری نیز در گفت‌وگو با ایرناپلاس درباره ضرورت توجه به سواد رسانه‌ای و آگاهی‌بخشی اقشار مختلف به این مقوله در جامعه امروز، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: سازمان آموزشی‌-علمی‌-فرهنگی ملل متحد یا همان یونسکو در سال ۱۹۴۵ بر مبنای این اصل که «جنگ‌ها در ذهن مردمان آغاز می‌شود پس صلح را نیز باید در ذهن مردمان بنا نهاد»، تاسیس شد. در سال‌های اخیر هم بسیاری از کشورها درگیر جنگ نظامی بودند یا اینکه هنوز هستند. اما شاید بتوان گفت بحث «سواد رسانه‌ای ‌اطلاعاتی» به نوعی دیگر از جنگ می‌پردازد که اسم آن را می‌توان جنگ اذهان یا جنگ نرم گذاشت.

بحث «سواد رسانه‌ای ‌اطلاعاتی» به نوعی دیگر از جنگ می‌پردازد که اسم آن را می‌توان جنگ اذهان یا جنگ نرم گذاشت.وی افزود: امروزه وقتی سواد رسانه‌ای اطلاعاتی را عامل تقویت‌کننده و دفاع‌کننده از صلح معرفی می‌کنیم که هنوز اصل کلیدی یونسکو در عصر ما هم اعتبار دارد؛ در صورتی که ممکن است به این مساله یعنی بحث «سواد رسانه‌ای‌اطلاعاتی» و آموزش آن کمتر توجه شود. با این حال زمانی که احساس کنیم ذهن مخاطبان ما از کودکان، مردان و زنان تا رسانه‌ها و سایر تامین‌کنندگان اطلاعات از جمله اینترنت درک ناقص یا اشتباهی بوده، به طور قطع ضروری است که ذهن آنها را توانمند کنیم و اطمینان یابیم که آنها می‌توانند از اطلاعات و رسانه‌ها به بهترین شیوه ممکن استفاده کنند.


به گفته این استاد دانشگاه، چنانچه ذهن شهروندان، درگیر چگونگی استفاده یا عدم استفاده از رسانه‌ها و سوءاستفاده‌هایی باشد که در این فضای رسانه‌ای و اطلاعات می‌شود، به طور قطع باید دنبال راهکارهایی برای حل این چالش‌ها باشیم.
پرداختن به این موضوع نیازمند برخی قانون‌گذاری‌ها، سیاست‌گذاری‌ها و راهبردهای ملی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی است تا شهروندان بتوانند با این تحولات سریعِ رسانه و چشم‌اندازهای رسانه همراه شوند، آن را درک کنند و در کنار آن، مفهوم مشارکت شهروندی احیاء شود.


رسانه‌هراسی؛ یک گفتمان غالب
وی در ادامه «یکی از انواع سواد را سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی برشمرد و افزود: شاید تا پیش از عصری که ما در آن زیست می‌کنیم، داشتن سواد، لازمه توسعه نبود اما امروزه برای برقراری ارتباطات، آموزش و دسترسی به جوامعی که بشود نامش را دانش‌محور گذاشت، همچون یک امر مهم تلقی می‌شود. به عبارت دیگر، در جهان امروز که رقابت، نقش مهمی را ایفا می‌کند و ما هر روز شاهد نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی و بحران‌های جهانی در حوزه آب، انرژی و غذا در دنیا هستیم و این بحران‌ها هم رو به افزایش است؛ سواد، عامل مهمی برای توانمندسازی افراد است.

نصیری اضافه کرد: آموزش مادام‌العمر، راه دست‌یابی به اهداف توسعه در هزاره سوم بوده و یکی از راهکارهای رسیدن به توسعه، بحث سواد است. یکی از انواع سواد شاید سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی باشد که هدف این بحث، درک ماهیت نقش‌ها و عملکرد رسانه‌ها و دیگر تامین‌کننده‌های اطلاعات توسط مخاطبان است که بتوانند مهارت‌های فکری، عملی، دانشی و رویکردهایی را در مواجه و تعامل با رسانه‌ها اتخاذ کنند.


وی درباره فروکاهنده‌های سواد رسانه‌ای و گفتمان قالب این حوزه نیز گفت: هدف آموزش از «سواد رسانه‌ای‌اطلاعاتی»، همگانی و عمومی کردن و ترویج آن بین همه اقشار جامعه است. این مساله با مباحثی که ممکن است تخصصی باشد و مخاطب خاص و ویژه خود را داشته باشد، تفاوت دارد.
هر اندازه بتوانیم این بحث را به یک زبان ساده‌تر، سلیس‌تر و روان‌تر برای بدنه جامعه ارائه کنیم، به درک بهتر عموم مردم از بحث سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی منجر خواهد شد. شاید بتوان گفت که ریشه و اصول سواد رسانه‌ای در همه دنیا ثابت است اما مدل ارائه آن بنا بر مقتضیات هر شهر، منطقه و کشوری ممکن است تغییر کند. از جمله فروکاهنده‌های سواد رسانه‌ای و گفتمان غالبی که درباره سواد رسانه‌ای وجود دارد متاسفانه رسانه‌هراسی است که بدون تمرکز بر وجوه مثبت و نقاط قوتی که رسانه‌ها می‌توانند برای مخاطبان به دنبال داشته باشند، وجود دارد.


چه ارگانی باید فعالیت میانجی‌گرانه داشته باشد
این استاد دانشگاه، به جایگاه کنونی بحث افزایش سواد رسانه‌ای در کشور و نهادهای متولی فرهنگ اشاره کرد و گفت: به اعتقاد من، پاشنه آشیل سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی در ایران همانطور که بارها و در جاهای مختلف خوانده و شنیده‌ایم عدم وجود متولی یا به عبارت دیگر عدم وجود فعالیت‌های نظارتی است. اینکه چه کسی یا کسانی باید ناظر بر محتوای آموزش سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی باشند؟ برای این حوزه چه استانداردهای آموزشی باید در نظر گرفته شود؟ با چه معیارها و ملاک‌هایی این آموزش‌ها را باید مورد ارزیابی قرار دهیم و اینکه تا چه اندازه به شبکه‌سازی  در زمینه فعالیت‌های سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی تشویق می‌شویم.

پاشنه آشیل سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی در ایران همانطور که بارها و در جاهای مختلف خوانده و شنیده‌ایم عدم وجود متولی یا به عبارت دیگر عدم وجود فعالیت‌های نظارتی است.وی تاکید کرد: این شبکه‌سازی‌ها شامل شبکه نخبگان، آموزگاران، مدارس، شبکه تولیدکنندگان رسانه‌ای، شبکه فراگیران است و تا چه اندازه از این شبکه‌ها حمایت اتفاق می‌افتد. چه ارگانی باید فعالیت میانجی‌گرانه میان این شبکه‌ها داشته باشد و آنها را از این حالت جزایری خارج می‌کند.
نصیری ادامه داد: متاسفانه ما متولی مشخصی در این حوزه نداریم و مراکز و سازمان‌های مختلف مانند آموزش عالی، آموزش‌وپرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فضای مجازی و … هر کدام به صورت ویژه برای خود فعالیت‌هایی را دنبال می‌کنند اما ارتباط و تعاملی بین این سازمان‌ها از نظر آموزشی و تبادل تجربه‌ها وجود ندارد.


ضرورت تبدیل سواد رسانه‌ای به مطالبه عمومی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش پدافند غیرعامل و رسانه پایدار تاکید کرد که اگر سواد رسانه‌ای به عنوان یک راهکار در دستور کار نهادهای متولی حوزه فرهنگ، هنر ‌و رسانه قرار گیرد، شاهد جهش در فعالیت‌ها خواهیم بود. اما این پرسش مطرح می‌شود که رسیدن به این مهم نیازمند چه اقداماتی است و چه مشکلاتی ممکن است بر سر راه چنین اهدافی وجود داشته باشد؟


نصیری در این‌زمینه گفت: پیشنهاد مشخص من این است که بازیگران مختلف دولتی و غیردولتی در کنار یکدیگر بتوانند نقش مهمی در ارتقاء سطح آموزش سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی شهروندان داشته باشند. حال بخش‌های مربوط به دولت  شامل سرمایه‌گذاری، حمایت‌های قانونی، فرهنگ‌سازی و سایر فعالیت‌ها در حوزه آموزش سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی می‌شود که باید بتوانند شرایطی را در جامعه با هدف‌گذاری برای ارتقاء آموزش سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی در بخش‌های مختلف و برای اقشار گوناگون جامعه ایجاد کنند. این اقشار را می‌توان برای کودکان و پیش‌دبستانی‌ها در نظر بگیرید تا افراد سالخورده. به هر حال باید برای طیف گسترده‌ای برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری شود.


وی با مهم خواندن نقش خانواده‌ها در افزایش سواد رسانه‌ای افزود: فعالیت‌ها باید به گونه‌ای باشد که خانواده‌ها هم بتوانند انجام دهند. چون خانواده به عنوان یک بازیگر اصلی می‌تواند در این حوزه ایفای نقش کند. همیشه این مساله را مطرح کرده‌ام که سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی باید از منازل ما شروع شود. پدر و مادری که به این موضوع اهمیت می‌دهند و در انتخاب‌های رسانه‌ای‌شان دقت می‌کنند و خود را در معرض هر نوع محتوای رسانه‌ای قرار نمی‌دهند، می‌توانند الگوهای بسیار خوبی برای فرزندانشان باشند.


موضوع بعدی مشارکت مدنی است؛ مشارکت مدنی به مشارکت شهروندان در فعالیت‌های مربوطه به این حوزه مرتبط می‌شود. اقداماتی از جمله مشارکت در اجتماع‌های مشورتی و مباحثه‌ای در فضاهایی که از طرف صاحب نظران برای پاسخگویی یا بحث در مورد ارزیابی و انتقاد از محتوای رسانه‌ها ترتیب داده شود. در واقع باید فضاهایی برای مشارکت فعال شهروندان فراهم شود و سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی را تبدیل به یک مطالبه و دغدغه عمومی در جامعه کنند.


به گفته او، بحث فعالیت‌های میانجی‌گرانه هم وجود دارد. شاید همایش‌ها را نقطه عطف ایجاد ارتباط پایدار بین بخش‌های مختلف یعنی بازیگران درگیر فرآیند آموزش سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی اعم از دولت، خانواده، فعالیت‌های مشارکت مدنی، فعالیت‌های آموزشی و فعالیت‌های رسانه‌ای قرار دهیم. این فعالیت‌های میانجی‌گری تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان را درگیر می‌کند.


ایجاد هفته سواد رسانه‌ای
این پژوهشگر سواد رسانه‌ای با طرح پیشنهادی با هدف هم‌افزایی و همکاری میان ارگان‌ها اشاره کرد و گفت: در نهایت پیشنهاد مشخصی که دارم این است که بتوانیم هفته‌ای با عنوان «هفته ملی سواد رسانه‌ای اطلاعاتی» در کشور داشته باشیم که در آن هفته، بخش‌ها و سازمان‌های مختلف تجربه‌هایشان و تولید محتواهایی که داشته‌اند را در اختیار یکدیگر قرار دهند. به طور نمونه پژوهشگاه‌هایی که سالیانه بودجه‌هایی به آنان برای انجام پژوهش تعلق می‌گیرد و بخشی از پژوهشگرانشان، پژوهش‌هایی در حوزه سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی انجام می‌دهند. بنابراین چرا باید این پژوهش‌ها در گوشه کتابخانه‌ها خاک بخورد؟ اینها باید در اختیار عموم جامعه قرار گیرند.


وی افزود: استادانی که آموزش این حوزه را در دانشگاه‌ها برعهده دارند یا کارگاه‌هایی برگزار می‌کنند، می‌توانند از تجربه‌های خود در ارتباط با فراگیران صحبت کنند یا آموزگاران مدارس، تجربه‌های دوران مختلف تحصیلی خود را با دیگران در میان بگذارند. ایجاد هفته سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی می‌تواند عرصه و بستری برای جلوگیری از موازی‌کاری و جزیره‌ای عمل کردن افراد، گروه‌ها و سازمان‌های مختلف در این زمینه باشد و یک هم‌افزایی و هم‌بستگی در حوزه آموزش سواد رسانه‌ای اطلاعاتی ایجاد کند.


دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *